https://www.npo.gov.ir/notes/id/3073
اشرفالسادات موسوی لقمان، دکتری سیاستگذاری عمومی
لیلا داودیزاده، کارشناس ارشد مهندسی سیستمهای اقتصادی ـ اجتماعی
آیا تا به حال از دانشآموز کودک و نوجوان خود پرسیدهاید «اگر ۱۰ میلیون تومان داشته باشد چگونه آن را خرج میکند؟» این پرسش یکی از سؤالاتی بود که تیم پژوهشی «حوزه سیاستگذاری رفتاری برای بهبود بهرهوری در خانواده» در خرداد ماه ۱۴۰۱ در قالب یک پرسشنامه ۱۵ سوالی از ۵۰ نفر از دانشآموزان گروه سنی ۷ الی ۱۶ سال که در شهرهای مختلف کشور سکونت داشتند، جویا شد. طبق تحقیقات میدانی، ۲۶ نفر در پاسخهایشان به خرید اقلام مختلف مانند تبلت، موبایل، لبتاپ، اسباببازی، لباس، دوچرخه، بازی کامپیوتری، تزئینات و سرویس اتاق خواب، خرید کادو و... اشاره کردند. ۱۶ نفر در پاسخها به پسانداز کوتاهمدت و بلندمدت تأکید داشتند. ۵ نفر بر مخارج خیریه و ۴ نفر نیز به تخصیص آن به هزینههای تفریحی و سفر اشاره کردند.
بر این اساس، با بزرگترشدن فرزندان و افزایش تعاملات اجتماعی، مصرفگرایی در آنها سیر صعودی پیدا میکند. بنابراین لازم است، در این سن تفاوت بین نیاز و خواسته برای فرزندان تبیین شود. از طرفی، میتوان با ایجاد بسترهای گفتوگویی در خانواده و مدرسه در مورد نیازها و خواستههای مختلف فرزندان و افراد مختلف گفتوگو کرد. فرزندان میتوانند تفاوت بین نیاز و خواسته را از سنین پایین آموزش ببینند. اگر آنها بتوانند هزینه و دستاوردهای مصرف یک کالای خاص را برای خودشان لیست کنند، در فرایند تصمیمگیری خرید و مصرف، بهرهورتر عمل خواهند کرد. ضروری است، در سنین 7 الی 14 سال، یک قاعده کلی برای پسانداز فرزندان تعریف شود که به آن وفادار بمانند. برای نمونه یکچهارم پولشان را ذخیره کنند. دوره 12 تا 14 سالگی زمان بسیار خوبی برای نهادینهکردن عادت پسانداز در کودکان است. لازم است کودکان در این سن یاد بگیرند که پساندازشان هیچوقت نباید صفر شود. اگر یک خرید قرار است کل موجودی حسابشان را خالی کند، پس باید صبر کنند تا قبل از خرید، پول بیشتری پسانداز کنند.(1)
در همین حال، شبکههای اجتماعی هم یکی دیگر از بسترهای افزایش مصرفگرایی در فرزندان و ایجاد نیاز کاذب در آنهاست. تبلیغات مختلف در این شبکهها و آشنایی بیشتر فرزندان با برندها، باعث افزایش مصرفگرایی در آنها شده است. در اینجا خانواده و آموزشوپرورش میتوانند در مورد هدف تبلیغات در فضاهای اجتماعی، پشت پرده و مسائل مالی آنها در کودکان و نوجوانان وسعت دید ایجاد کنند.
متأسفانه در سالهای اخیر با وجود تحولات فرهنگی و کاهش نرخ باروری، بسیاری از منابع درآمدی خانوادهها صرف یک یا دو فرزند شده و این خود به انتظارات مصرفی آنها دامن زده است. از سویی، خانواده نسبت به آینده شغلی، کسب ثروت و جایگاه و اعتبار اجتماعی فرزندان حساسیت دارد و تلاش و منابع خود را صرف آن میکند. اما والدین چه میزان به کارآیی و کارآمدی فرزندان برای نقشآفرینی در جایگاه شغلی و خانوادگی آینده آنها، مدیریت مصرف، حفظ داراییها و... حساس هستند.
بهرهوری مالی فرزندان، علاوه بر بحث مصرف و پسانداز، جنبههای دیگری را نیز در برمیگیرد. از جمله مشارکت در کارهای منزل و بیرون از خانه، کسب درآمد، بخشش و همکاری در امور خیریه، درک مفاهیمی مانند هزینه ـ فرصت، شغل و...
در گذشته برحسب شرایط زندگی فرصتهای بیشتری برای فرزندان برای نقشآفرینی اقتصادی آنها مانند مشارکت در امور منزل و حتی کسب درآمد فراهم بود، اما امروزه با توجه به غلبه زندگی شهری، فرهنگ تنآسایی و تمایل به سبک زندگی کارمندی، این بستر کمتر آماده است. فرزندان گاه تا سنین جوانی در خانواده کنشگرِ مصرفکننده بهحساب میآیند که والدین باید هزینههای آنها را تأمین کنند. با این وجود نباید از تربیت اقتصادی و توجه به بهرهوری اقتصادی فرزندان غافل شد و ضروری است، شرایط تحرک و پویایی ایشان فراهم شود.
بهراستی چشمانداز تربیت اقتصادی فرزندان برای خانواده و آموزشوپرورش کدام است؟ آموزشوپرورش چه میزان برای بهرهوری مالی و اقتصادی فرزندان برنامهریزی کرده و حساسیت دارد؟ در تحقیقات اخیر، کارایی ترکیب مداخلات مبتنی بر مدرسه و خانواده برای اصلاح ناهنجاری رفتاری در فرزندان در حوزههای مختلف فرهنگی و اجتماعی به اثبات رسیده است. (2) به نظر میرسد، برای دستیابی به اهداف مطلوب در این حوزه باید همکاری مؤثری بین آموزشوپرورش و خانوادها و حتی جوامع محلی شکل بگبرد، بهنحوی که منجر به یک حرکت و گفتمان عمومی برای افزایش بهرهوری مالی و اقتصادی فرزندان شود.
برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به:
Website
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز