https://www.npo.gov.ir/notes/id/3418
آتنا کشوری/ کارشناس مکانیزاسیون کشاورزی
طبق پیشبینیهای صورت گرفته توسط سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (فائو)، در سال 2050 جمعیت کره زمین به حدود 6/9 میلیارد نفر خواهد رسید، بنابراین میزان تولید غذا برای تغذیه این جمعیت رو به رشد باید 70 درصد افزایش یابد. این در حالی است که بخش کشاورزی در مقیاس جهانی با محدودیت زمینهای کشاورزی، فرسایش خاک، کمبود آب شیرین و شرایط آب و هوایی در حال تغییر و در مقیاس منطقهای و محلی نیز با عملکرد ضعیف برخی از محصولات کشاورزی و پایین بودن بهرهوری زمین، آب و انرژی، جذابیت پایین اشتغال در بخش کشاورزی، آلودگی منابع آب و خاک و بالا بودن ضایعات کشاورزی روبهرو است.
در همین حال، میزان زمینهای قابل استفاده کشاورزی در سال 2015 کاهش قابلتوجهی (حدود 0/7درصد) داشته است. علاوه بر این، حدود 70 درصد از ذخایر آبی جهان در بخش کشاورزی به مصرف رسیده است. از این رو، افزایش بهرهوری تنها راه برای حفظ یا افزایش تولیدات غذایی جهت دستیابی به شرایط غذایی ایمن است. با توجه به تغییر نیازهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی کنونی، الگوها و فرایندهای تولید فعلی به دلیل اثرات جانبی منفی، قابلاجرا نیستند. در نتیجه، نیاز به یک الگوی کشاورزی تکاملی برای همگامی با تقاضای فزاینده غذا و تولید محصول جهت تضمین توسعه پایدار مشهود است. بهطوری که امروزه کشاورزی هوشمند و کشاورزی دقیق بهعنوان یک راهبرد در راستای تضمین پایداری تولید بخش کشاورزی و گامی به سوی راهحل موردنیاز برای ادامه تغذیه پایدار جهان در نظر گرفته شده است. از آنجایی که سنگ بنای کشاورزی هوشمند، نوآوری است، بنابراین نوآوری بهعنوان یک ایده یا روش جدید، باید تمام ابعاد چرخه تولید کشاورزی را در طول زنجیره ارزش پوشش دهد. باید توجه داشت که کاربرد کارآمد نوآوری در یک سیستم تولیدی نیازمند اشاعه آن است و ترویج نوآوری در کشاورزی بهدلیل ویژگیهای ذاتی سیستمهای کشاورزی (دور بودن از مناطق شهری، انزوا، مشکلات در انتشار اطلاعات و ذهنیت کشاورزان) چالشبرانگیز است. بنابراین ضمن تلاش برای ایجاد نوآوری، فراهمکردن زمینه بهکارگیری آن نیز بسیار حائزاهمیت است. بهطور کلی توجه به فرایند کشاورزی هوشمند برای تضمین امنیت غذایی پایدار در دهههای آتی نه تنها برای کشورهای توسعهیافته، بلکه برای کشورهای در حال توسعه که استقرار در فناوری اطلاعات و ارتباطات با شتاب بیشتری صورت میگیرد، میتواند منجر به تغییر در بازیگران عرصه کشاورزی در معادلات جهانی شود.
کشاورزی هوشمند چیست
کشاورزی هوشمند از طریق رویکرد مبتنی بر داده بهوسیله حسگرها عمل میکند. بهنحوی که حسگرها در مزارع نصب شده و اطلاعاتی مانند رطوبت هوا، خاک، دما و ... را استخراج میکنند و جنبههای اساسی را برای پیشبینی کیفیت منابع تولید جهت دستیابی به عملکرد بهتر انباشته میکنند. با تبدیل این دادهها به اطلاعات کاربرپسند، کشاورزان قادر خواهند بود در خصوص مدیریت مزرعه خود تصمیمات سریع و عاقلانه اتخاذ کنند. بهعنوان مثال، اگر کشاورز بهدنبال ایجاد یک برنامه زمانبندی آبیاری بر مبنای شرایط محصول، خاک، آب و هوا و ... باشد، فناوریهای موجود موجب سهولت در انتخاب آستانه آبیاری یا انجام فرایند آبیاری بهصورت برخط خواهند شد. از همین رو، با افزایش دقت در جمعآوری و تحلیل دادهها، امکان آبیاری دقیق براساس نیاز مکانی و زمانی محصول در هر بخش از مزرعه فراهم خواهد شد. در حقیقت کشاورزان در یک سیستم تولید هوشمند با کسب بینش عمیقتر نسبت به فرصتها، چالشها و محدودیتهای بالقوه میتوانند در رویکرد خود کارآمدتر و نوآورانهتر باشند، چراکه استفاده از فناوریهای نوین و بهبودیافته بهدنبال پذیرش کشاورزی هوشمند، با فراهمکردن امکان نظارت دقیق بر تمام فعالیتهای تولید محصول و بهینهسازی همه فرایندهای مربوط به آن با هدف کاهش ضایعات در مراحل پیش از تولید، تولید در مزرعه و پس از برداشت در شرایط مزرعه و کاهش ردپای زیستمحیطی تولید از طریق کاهش مصرف منابع شیمیایی (انواع کودها و سموم) ضمن ایجاد یک محیط کشاورزی پایدارتر و مولدتر، افزایش بهرهوری را تضمین میکند. اگرچه استفاده از فناوریها موجب ارتقای بهرهوری در تولید میشود، اما کاربرد آنها در برخی از موارد مشکلاتی بههمراه دارد. در این نوع کشاورزی بهدلیل امکان کنترل از راه دور و بهرهبرداری نامتعارف از حسگرهای میدانی و وسایل نقلیه خودران (تراکتورها، وسایل نقلیه هوایی و غیره) آسیبپذیریهای بالقوه و احتمال حملات سایبری در بخش کشاورزی وجود دارد. حملات بالقوه کشاورزی میتواند پیامدهای شدیدی برای ذینفعان در اکوسیستم کشاورزی داشته باشد و منجر به ایجاد یک محیط کشاورزی ناامن و غیرمولد شود. چنین حملاتی بهصورت هماهنگ و گسترده که به آن تروریسم کشاورزی نیز گفته میشود، پتانسیل ایجاد اختلال در اقتصاد یک کشور وابسته به کشاورزی را نیز دارند. همچنین چالشهای مربوط به حقوق مالکیت و استفاده از دادهها میتواند منجر به سوء استفاده بالقوه از دادهها و ایجاد مشکلات قانونی و نظارتی شود. دادههای ثبت شده و اطلاعات مستخرج از آنها نه تنها برای کشاورزان بلکه برای سیاستگذاران و برنامهریزان ارزشافزوده ایجاد میکند، بنابراین برای جلوگیری از سوءمدیریت یا خطاهایی که منجر به پیامدهای اقتصادی و زیستمحیطی میشود، باید این موضوع که چه کسی مالک دادههاست بهصورت شفاف و قانونی مشخص شود. هوشمندشدن کشاورزی همچنین ممکن است بر فرصتهای شغلی و مشخصات شغلی کشاورزان و متخصصان مرتبط اثرگذار باشد. یکی دیگر از چالشهای نوظهور، ترکیب دانش و تجربیات کشاورزان با فناوریهای جدید است. بنابراین برنامهريزي برای بهکارگیری و توسعه کشاورزی هوشمند باید بهگونهای باشد که علاوه بر تأمین زیرساختهای موردنیاز و برطرفکردن خلأهای قانونی، حداکثر انطباق را با نیاز سیستمهای کشاورزی متناسب با شرایط منطقهای و ملی و افزایش اطلاعات کاربران بهمنظور پذیرش حداکثری بهدنبال داشته باشد. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﭘﺎ ﺑﻮدن اﯾﻦ ﻓﻨﺎوري در بسیاری از ﮐﺸﻮرها بهخصوص در کشور ایران، ﭘﯿﺶ از ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ اﻗﺪام ﺟﺪي ﺑﺮاي ﺗﻮﺳﻌﻪ، ﺑﺮرﺳﯽ ﻫﻤﻪﺟﺎﻧﺒﻪ ﺷﺮاﯾﻂ ﮐﺸﺎورزي ﮐﺸﻮر و ﺑﺴﺘﺮﺳﺎزي ﺳﻨﺠﯿﺪه و اﺻﻮﻟﯽ ﯾﮏ ﺿﺮورت است. به همین منظور، شناسایی عوامل پیشبرنده و بازدارنده همراه با ارائه راهکارهای راهبردی و عملیاتی برای کمک به مدیریت کلان این بخش جهت اصلاح و بهبود فرایندهای توسعه ملی با هدف بهرهبرداری بهینه از منابع انسانی، آب و خاک و تعدیل نابرابریهای اقتصادی و کمک به حفظ و توسعه جوامع روستایی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا، بهبود نگرش کشاورزان نسبت به کشاورزی هوشمند و جلب اعتماد آنها به فناوریهای نو از طریق روشهای مختلف آموزشی، توانمندسازی مالی کشاورزان در جهت اجرای کشاورزی هوشمند، قرارگرفتن کشاورزی هوشمند در برنامههای توسعهای بخش کشاورزی بهعنوان یک رکن اساسی و تدوین قوانین الزامآور برای اجرای آن، از جمله راهبردهایی هستند که پتانسیل پذیرش این نوع کشاورزی را در جامعه کشاورزی کشور بهبود میبخشد.
Website
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز