https://www.npo.gov.ir/announcements/id/2942
معاونت ساماندهی شبکه ملی بهرهوری سازمان بهرهوری ایران میزگرد تخصصی با موضوع «بهرهوری در صنعت برق، چالشها و راهکارها» با مشارکت انجمنهای علمی و صنفی صنعت برق روز سهشنبه، 23 فروردین با حضور حسین مهریان، رئیس هیئتمدیره انجمن مهندسی بهرهوری صنعت برق ایران، مسعود علیاکبر گلکار، مدرس دانشگاه و نایبرئیس هیئتمدیره انجمن و حسن شاکری، عضو هیئتمدیره انجمن برگزار کرد. در این نشست مدعوین به بیان دیدگاهها و نظرات خود درباره بهرهوری صنعت برق و چالشهای فرایند تولید، انتقال و توزیع آن پرداختند. مدیر این نشست محمدرضا حصاری، معاون ساماندهی شبکه ملی بهرهوری سازمان بهرهوری ایران بود. آنچه در ادامه میآید، خلاصهای از مباحث و موضوعات مطرحشده در این میزگرد است.
تبدیل نیروگاههای گازی به سیکل ترکیبی در گرو تأمین سرمایه
حسین مهریان، رئیس هیئتمدیره انجمن مهندسی بهرهوری صنعت برق ایران
برق بهعنوان یک کالای استراتژیک از اهمیت زیادی برخوردار است و به همینمنظور در بررسی بهرهوری صنعت برق، ابتدا باید اهمیت برق را موردتوجه قرار داد. همانطور که مستحضرید برق از جمله کالاهایی است که بعد از آب، هوا و غذا، یکی از مهمترین نیازهای بشر است. یکی از ویژگیهای این کالا، ذخیره نشدن و از تولید به مصرف بودن است. بهعنوان مثال، هر شهروندی در هر ساعت از شبانهروز نیاز به برق داشته باشد، صنعت برق موظف به تولید است و بالعکس؛ زمانی که کلید برق یا وسیله برقی خاموش میشود به همان میزان تولید در صنعت برق پایین میآید. از طرفی برق بهقدری اهمیت دارد که از آن بهعنوان زیرساخت/ زیرساختها یاد میشود، درواقع هرکجا نیاز به زیرساخت باشد،ابتدا باید برق مهیا شود. در واقع تولید برق زیرساخت/ زیرساخت/ زیرساختهاست، چراکه مورداستفاده تمام بخشهاست؛ از صنایع مادر گرفته تا بخش خانگی، بدون برق نمیتوانند ادامه حیات دهند. فرایند تولید، انتقال و توزیع برق، فرایند پیچیده و سختی است. سه عامل در تولید برق نقش دارند؛ مغناطیس، سیمهای بادی و حرکت. به عنوان نمونه، برای تولید حرکت باید انرژیها را از بین ببریم یا بسوزایم یا تبدیل به حرکت مکانیکی کنیم. درواقع حرکت مکانیکی تبدیل انرژی شیمیایی به انرژی الکتریکی است. از جمله منابع انرژی میتوان به انرژی حاصل از ذخایر سوختهای فسیلی، انرژی آبهای سطحی، انرژی جزرومد و انرژی خورشیدی اشاره کرد. درواقع از تبدیل انرژی شیمیایی به انرژی حرارتی، انرژی حرارتی به انرژی مکانیکی و انرژی مکانیکی به انرژی الکتریکی، برق تولید میشود. در تولید برق انواع نیروگاهها از جمله نیروگاه بخاری، نیروگاه آبی، نیروگاه خورشیدی و نیروگاه بادی وجود دارد. در حالی که مدرنترین نیروگاههای تولید برق در جهان، نیروگاههای سیکل ترکیبی است که از ترکیب نیروگاه بخار و گاز حاصل میشود. راندمان این نیروگاهها حدود 60 درصد است و فقط 40 درصد تلفات دارند. در حال حاضر در برخی از شهرها مانند دماوند، شیراز و اصفهان نیروگاه سیکل ترکیبی وجود دارد که قصد داریم در صورت وجود سرمایه تمام نیروگاههای گازی را تبدیل به سیکل ترکیبی کنیم. هرچند نباید اهمیت انرژیهای نو مانند بادی، خورشیدی و آبی را در تولید برق در کشور نادیده گرفت، چراکه استفاده از این نوع انرژیها رایگان است و باید ظرفیت استفاده از آنان را افزایش دهیم. بهرهوری برق در بخشهای مختلف مانند دستگاهها، صنایع بزرگ، عمومی و... متفاوت است. سازمان ملی بهرهوری ایران به عنوان متولی بهرهوری در کشور میتواند هر سال بهرهوری صنعت برق را در بخشهای مختلف اندازهگیری کند و مراکزی که بهرهوریشان بالاست را معرفی و مورد تقدیر قرار دهد. از طرفی صنایع بزرگ مانند ذوبآهن، فولاد و پتروشیمی نیز مصرف برقشان بالاست. از طرف دیگر، تولید برق در نیروگاهها حداقل سه تا چهار سال زمان میبرد. معتقدم بهرهوری در بخش عمومی هم با فرهنگسازی و آموزش امکانپذیر است، چراکه آموزش حرف اول را میزند.
با مصرف درست برق نیازی به احداث نیروگاه در آینده نیست
مسعود علیاکبر گلکار، نایبرئیس هیئتمدیره انجمن مهندسی بهرهوری صنعت برق
صنعت برق، صنعت مادر است. متأسفانه در کشور از انرژی برق به صورت بهینه استفاده نمیشود. بهویژه مصرف در بخش خانگی بسیار زیاد است و این موضوع هم برمیگردد به نرخ ارزان انرژی در کشور. در حالی که در برخی از کشورها نرخ انرژی بسیار بالاست. موضوع مصرف درست و بهینه که یکی از مهمترین مسائل در بحث بهرهوری است در کشور رعایت نمیشود. درباره فرایند انتقال برق هم باید گفت، بعد از تولید، برق، از طریق خطوط منتقل میشود که نکته مهم در این بخش این است که نمیتوان برق را با ولتاژ پایین منتقل کرد، چراکه تمام ولتاژ در مسیر به هدر میرود و عملا امکانپذیر نیست. پس برق با ولتاژ بالا از مراکز تولید به پستهای توزیع انتقال داده میشود. به همین دلیل برای انتقال بهینه، انتخاب ولتاژ از اهمیت ویژهای برخوردار است. مسئله دیگری که باید به آن توجه جدی داشت، قابلیت اطمینان شبکه است. با وجود اینکه تولید برق از انرژیهای نو مانند بادی و خورشیدی بسیار ارزان است، اما تجهیزات خطوط انتقال بسیار گران هستند، بنابراین انتخاب بهینه این تجهیزات مهم است. همچنین طراحی شبکه هم مطرح است. در واقع اگر فواصل و توان زیاد باشد از سیستم انتقال توان الکتریکی فشار قوی استفاده میشود، اما این مدل در کشور ما مورد استفاده قرار نمیگیرد، چون فواصل انتقال در کشور ما زیاد نیست. برای بهینهسازی بهرهبرداری از شبکه باید برخی فاکتورها مانند کنترل توان راکتیوی خطوط مدنظر قرار گیرد تا ولتاژ شبکه حفظ شود، به طوری که نباید بیش از 3، 4 درصد شود تا توان بیشتری عبور کند. در حقیقت، به جای احداث خط انتقال به موازات خط قبلی، میتوان با کنترل توان راکتیوی و توزیع بهینه توان، برق را به صورت بهینه انتقال داد. همچنین با توجه به اینکه در 7، 8 سال اخیر با موضوع پُرشدگی خطوط در مناطق مرکزی کشور مواجه هستیم و در عین حال، گسترش خطوط انتقال نیرو و توزیع انرژی الکتریکی با مشکلاتی روبهروست که یکی از این مشکلات، نوسانات ولتاژ و عدم تثبیت آن در طول شبکه است که کنترلکنندههای مبتنی بر الکترونیک قدرت موسوم به ادواتس « FACTS» راه را رفع این مشکل آسان کرده است. به عقیده من، با آموزش مستمر به مصرفکنندگان در زمینه استفاده بهینه از انرژی برق تا 18 سال آینده دیگر نیازی به احداث نیروگاه جدید نباشد. برای نمونه، در برخی از کشورها در قبض برق ساعات پیک مصرف و هزینه آن درج شده که این موضوع کمک بزرگی به مصرف بهینه انرژی برق میکند.
عدم استقلال واقعی شرکتهای توزیع؛ از مشکلات مهم در حوزه توزیع
حسن شاکری، عضو هیئت مدیره انجمن مهندسی بهرهوری صنعت برق
هر زمان که صحبت از بهرهوری میشود انگشت اشاره به سوی مصرفکنندگان و نیروهای عملیاتی نشانه میرود. در حالی که از دو منظر میتوان این موضوع را بررسی کرد؛ مسئولیتی که مصرفکنندگان، نیروهای عملیاتی و کارکنان یک سازمان برعهده دارند و مسئولیتی که متولیان امر دارند. من بر این باورم، تا زمانی که دیدگاه و رفتار سیاستگذار نسبت به سیاستگذاری انرژی تغییر نکند، حتی اگر قیمتهای انرژی را افزایش دهیم، نمیتوان به بهرهوری انرژی دست یافت. بنابراین معتقدم ابتدا باید سیاستگذاریها و فرایندها یکپارچه شود. ضروری است از مسئولان این حوزه سؤال شود چه سیاست و راهکاری برای بهینهسازی این صنعت اتخاذ کردهاند. به عنوان مثال ، یکی از مشکلات مهم در فرایند توزیع برق، عدم اجرای کامل استقلال شرکتهای توزیع است. بهرغم وجود قانون، سیاستگذاری در اداره این شرکتها باعث شده، هیچ تمایل خودکنترلی (انگیزشی) برای افزایش بهرهوری نداشته باشند. یا برای نمونه، در صنعت برق سه بخش تولید، انتقال و توزیع ارزشافزوده ایجاد میکنند که در فرایند بازتوزیع نقدینگی هیچ نقشی ندارند و عامل چهارمی که به محیط اجرا نزدیک نیست، تصمیم میگیرد که درآمدها کجا هزینه شود که معمولا بر اساس بودجه است (البته به شرطی که عادلانه تقسیم شود). در واقع تنها دغدغه بخشهای مختلف، گرفتن بودجه است که این امر کاملا ضدبهرهوری است. چون شرکتها به ظاهر خودگران هستند، بنابراین درآمدشان به بودجهای متکی است که ساختار آن بهرهور نیست. معتقدم، تا زمانی که ساختار مالی، به ویژه فرایندهای بازتوزیع نقدینگی و ساختار اجرایی صنعت برق اصلاح نشود، حتی با افزایش نرخ خدمات و ایجاد تراز مالی، بهروری ایجاد نشده و در مدت زمان کوتاهی مجدد نقطه سرخط خواهیم بود. کاری که سالهاست تکرار میکنیم. بنابراین تا یک دیدگاه یکپارچه بر مبنای افزایش بهرهوری بین قانونگذار، دولت، وزارت نیرو، سازمان توانیر و شرکتهای عملیاتی (تولید، انتقال و توزیع) بهوجود نیاید، نمیتوان درباره بهرهوری پایدار و خودکنترل سخن گفت.
تنظیم از: مریم مهداد، بازبینی: وحید اقدسی
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز